فیزیک پایه یه بخشی داره به اسم "اندازهگیری و دستگاه یکاها". که داخلش میگن ما آدما واسه فهمیدن زبان همدیگه اومدیم برای سنجش هر کمیتی (جرم، طول، زمان و...) یه استانداردی از خودمون درآوردیم و اون رو مبنا سنجش و مقایسه اون کمیت بین دوتا جسم، موقعیت و.... مختلف قرار دادیم. مثلا قرارداد گذاشتیم که طول یک میله از یه آلیاژ خاص اسمشو باشه "متر" و از این به بعد قد هر کس رو نسبت به طول اون میله ساختگی بیان کردیم.
یکی از خواص یا کارکردهای پول تو زندگی ما هم unit of account بودنش هست. یعنی متر و معیاری برا توصیف ارزش (فرض کنید ارزش و قیمت معادل هم اند) کالاها و مقایسه میزان انرژی/ساعتای که برا تولید هر کدوم صرف شده. "گوجه کیلویی 20ه" هیچ معنی نداره اما "گوجه کیلویی 20تومنه" کلی اطلاعات تو خودش داره. نه تنها درباره این که برا رسیدن 1کیلو گوجه دست شما چقدر هزینه شده بلکه درباره این که اون هزینهها چند برابر هزینه تولید 1بیسکوییت یا هر کالای دیگهای تو اون اقتصاد هست.
پس انگار پول شبیه یه خطکش که خودمون تعریفش کردیم و پذیرفتیم ازش استفاده کنیم. همچنین همونطور که با تغیر واحد طول، قد واقعی ما تغیری نمیکنه با کم و زیاد کردن هر تعداد صفر از یک واحد پولی قیمت واقعی کالاها در اقتصاد هم تغیری نمیکنه. جالبه که بدونید میشه یه اقتصادی داشت که کل حجم پول در گردش اش کلا 100 تومن باشه و به مشکلی نخورد. بجز این که وقتی میرید تو فروشگاه با کلی عدد اعشاری مواجه میشید (که اون اعداد کوچولو هم قابل بازتعریف اند). خب بگذریم.
باز تو همون فیزیک پایه یه بخش دیگه هست بهش میگن "سرعت نسبی" و خلاصش اینه که شما وقتی سوار ماشین هستید سرعت بقیه ماشینا رو طوری اندازه گیری میکنید (با چشمتون حس میکنید) که انگار خودتون ثابت ایستادید و ماشینی که دارید میبینیدش با یه سرعتی معادل تفاضل سرعت شما و خودش داره حرکت میکنه. به عبارت دیگه اندازهگیریتون وابسته به چارچوبتون هست. که این چارچوب تو اقتصاد همون واحد پوله.
پول فیات(دستوری) ذهنتی برامون بوجود آورده که انگار ارزش پول ثابته و نوسان نداره. یعنی خیال میکنیم اندازه اون خطکش در طول زمان کم و زیاد نمیشه! که خب غلطه! در واقع هیچ ثباتی وجود نداره. تو کوتاهمدت ارزش کالا به دلایل متعددی(همون اطلاعات) نوسان میکنه. تو بلندمدت هم چون یه سریا دکمه تغیر سایز خطکش پول دستشونه و فهمیدند اینکار واسشون سود داره مدام ازش استفاده میکنند. به همین سادگی!
همین الآن هم اینطوریه که مثلا امروز گوجه میخرید 25تومن هفته بعد 20 و هفته بعدیش 28. حالا یه سری کالاها دامنه نوساناتشون کمتره یه سری بیشتر. پس مهم نیست شما ارزش گوجه رو با خطکش ساتوشی اندازه بزنید یا خطکش ریال. جفتشون بالا پایین میشن و این یه واقعیت گریزناپذیره. اما چیزی که باعث میشه ارزش 1کیلو گوجه بر حسب ساتوشی در طول یه بازه بلندمدت کم بشه ولی ارزشش بر حسب ریال زیاد بشه در فراوانی درصد تغیرات مثبت/منفی ریال به ساتوشی نهفتس! میدونم جملم یکم سخت بود شما ولی اینطوری تصور کنید که هر وقت ماشین بیتکوین 1متر میره بالاتر انگار ماشین ریال 1متر رفته پایینتر و برعکس. حالا چون برآیند حرکتهای رو به بالا بیتکوین نسبت به ریال خیلی بیشتره پس از دید اونایی که سوار ماشین بیتکوین اند ماشین ریال داره با نوسان میره ته دره. (دلیل اینم بعدا با یه مثال فیزیکی دیگه توضیح میدم)
حالا فهمیدیم تو بازه زمانی کوتاه نه میوهفروش بیتکوینر و نه میوهفروش ریالر😁 هیچکدوم از نوسانات در امان نیستند. اما به وضوح مشخصه که در بلند مدت اولی کمتر ضرر میکنه. حالا ممکنه یکی بپرسه: خب در مورد گوجه درست، ولی مثلا بیسکوییت که تو کوتاه مدت نوسان ریالی نداره🧐
اینجاست که علم اقتصاد پاسخ میده: "There is no free lunch"🤔 یعنی هیچ چیز خوبی بدون هزینه بدست نمیاد و گاهی این هزینه به شکل ریسک نوسانات ظاهر میشه. اما من یه جواب بهتر از اقتصاد براتون دارم: "عزیز دل برادر به عنوان یکی که داره تو ایران زندگی میکنه زیادی مته به خشخاش میزنی!" بیتکوین داره امکاناتی در اختیارت قرار میده که ارزشش بیش از این حرفاس.
با بیتکوین میتونی ارزش کارِت رو ذخیره کنی و اونو رو یه کاغذ با خودت ببری اون سر دنیا. اما ریال ارزش کار شما رو دو دستی تقدیم آخوند میکنه و حتی به فرض این که موفق بشید منتقلش کنید یه کشور دیگه🚛، هیچکس ازتون قبولش نمیکنه. هیچکس جز با توسل به زور فیزیکی نمیتونه پول یه بیتکوینر رو ازش بگیره اما ریالت رو به هر بهونه مسخرهای، صرفا با یه کلیک کوچیک مصادره میکنند🙂و... حالا این که این بین پول آخوندا و پول سالم کدوم رو انتخاب کنی دیگه بستگی به خودت داره.
پس دفعه بعدی که یه ایرانی بهتون گفت "بیتکوین ریسکیه، نوسان داره" لبخند یادتون نره!
پ.ن: در باب نوسانات خوندن این👇 مقاله هم توصیه میشه.
quoting#ساتوشی_ریوارد
nevent1q…p9t5
#بیتکوین
برای پاسخ به این پرسش اول چند پرسش مطرح میکنم و در ادامه سعی میکنم با جواب بهشون به پاسخ پرسش مسابقه هم نزدیک بشم
الف- آیا اصولاً فارغ از مبنای قیمتگذاری بر اساس دلار یا بیتکوین، نوسانات قیمت پدیدهای نامطلوبه؟
ب- ”ما“ به عنوان یک گروه، چه میزان قدرت ”در نظر گرفتن“ مقداری ساتوشی بابت کالا یا خدمت و اعمال این معادلسازی رو داریم؟
پ- با فرض پاسخ مثبت به پرسش پیشین، آیا امکان تعریف سازوکاری برای کلیتبخشی (generalisation) کالا یا خدمات مذکور (گندم یا نیرویکار) جهت معادلسازی با مقدار مشخصی ساتوشی وجود داره؟
۱- همانطور که احتمالاً شنیدین، فاکتورهای خیلی زیادی روی قیمت هر دارایی درهر لحظه اثرگذارند. مثل میزان تقاضا، محدودیتهای مختلف تولید و زنجیرهی تأمین، نرخ تولید کالاهای جایگزین و هزاران فاکتور دیگه. طرفداران سیاستگذاری دستوری سعی میکنند با مدلهای پیچیدهی اقتصادی و سیاستگذاریهای مداخلاتی در تولید و عرضه و نظارت و … قیمت رو کنترل کنند که اغلب مشاهده میکنیم درعملی کردن این سیاستها به شکل مضحکی ناموفقاند. از طرفی، اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد تعیین قیمت کالا و خدمات در بازار (و به تبع اون نوسان قیمت) رو نه یک مشکل بلکه یک قابلیت میدونند. در واقع قیمت، نوعی سیگنال حاوی برآیند همهی اطلاعات مربوط به اون کالا یا خدمت مشخص در هر لحظه است. به عبارت دیگه میتوانیم قیمت رو به مثابهی یک پروتکل ارتباطی بهینه جهت انتقال برایند اطلاعات هر کالا یا خدمت در بازار آزاد بپنداریم. به این معنا که همهی اطلاعات مرتبط با یک دارایی از طریق تغییر میزان عرضه و تقاضا در بازار آزاد در قیمت خلاصه میشه. به عنوان مثال در تولید گندم، فرض کنید در برزیل به جهت گرمای بیسابقه و آتشسوزی، بخش زیادی از محصول از بین رفته و کمبود گندم و افزایش شدید قیمت مورد انتظاره. بازار در مواجهه با این اطلاعات و افزایش قیمت، منابع مالی بیشتری به تولیدکنندگان گندم میرسونه که منجر به افزایش تولید و متعادل شدن مجدد قیمت خواهد شد. از طرفی افزایش قیمت گندم احتمالاً بخشی از تقاضا رو به سمت کالای جایگزین (مثلاً سیبزمینی) که با افزایش قیمت گندم حالا ارزانتر شده سوق خواهد داد و این خود با کاهش تقاضا به متعادلتر شدن قیمت گندم کمک میکنه. در مورد قیمتگذاری بیتکوین هم همین سازوکار عمل میکنه و موجب متعادل شدن قیمت میشه. یعنی در صورتی که مبنای قیمتگذاری بجای دلار بر اساس بیتکوین باشه، باز هم نوسان قیمت کالا یا خدمات مذکور اجتنابناپذیر و حتی مطلوب و تنها راه کشف قیمت در بازار آزاده.
۲- فرض کنید علیرغم توضیحات قبل، بخواهیم قیمت گندم یا نیروی کار رو بر اساس بیتکوین به صورت دستوری تعیین کنیم. مثلاً هر ۱۰ ساتوشی رو معادل یک گرم گندم تعیین کنیم. در این وضعیت هم افزایش تقاضا یا کاهش عرضه با فرض قیمت ثابت منجر به ایجاد ناهنجاریهایی مثل بازار سیاه، کمبود عرضه، مشکلات تولید و مهاجرت نیروی کار خواهد شد و امکان اعمال قیمتهای دستوری بر پایهی بیتکوین هم وجود نخواهد داشت. ضمن اینکه در مورد بیتکوین ابزارهای کنترل و اعمال قیمتگذاری دستوری هم در مقایسه با پول فیات به شدت محدوده. امکان سانسور تراکنشهای متخلف، شناسایی هویت متخلفین و یا تقویت نهاد دولت جهت مقابله با تخلفات از طریق تولید نقدینگی جدید وجود نداره.
3- حتی با فرض قبول نوسان قیمت به عنوان یک مشکل و داشتن توانایی اعمال قیمتگذاری دستوری، مشکل بعدی لزوم کلیتبخشی (generalisation) است. تعیین قیمت کالاها و خدماتی که تنوعی نزدیک به بینهایت در کیفیت، موقعیت مکانی و زمانی دارند نیاز به سازوکاری فوقالعاده پیچیده داره که جز با تعیین قیمت در بازار آزاد امکانپذیر نیست.
باری جمعبندی، دیدیم که اصولاً نوسان قیمت جزئی جداییناپذیر از هر اقتصاد سالمه و امکان اعمال قیمتهای دستوری در چنین اقتصادی نه فراهم و نه حتی مطلوبه. اما بگذارید برگردیم به گفتهی پیشین در مورد سازوکار قیمت به عنوان یک پروتکل ارتباطی بهینه جهت انتقال برایند اطلاعات مرتبط با هر دارایی. با رجوع به مقالهی ”بررسی عوامل تأثیرگذار در موفقیت فناوریهای ارتباطی از منظر بیتکوین“ از Willem Van Den Bergh و ترجمهی ضیا صدر که در وبسایت مقالات فارسی بیتکوین (bitcoind.me) به رایگان موجوده، درمییابیم که قیمت به عنوان یک پروتکل ارتباطی، در بلندمدت امکان همزیستی با دلار یا هر پول رقیب رو نداره. پروتکلهای ارتباطی تمایل به همگرایی به یک پروتکل واحد دارند و البته این به سود بازیگران بازارهای هدفشونه. این مقاله مثالهایی رو از رقابت دستگاههای پخش کاست ویدیویی VHS و BETAMAX به عنوان پروتکلهای ارتباطی رقیب میاره که در نهایت به حذف یکی منجر شد. لذا فرایند قیمتگذاری کالاها و خدمات بر اساس بیتکوین بجای دلار نه به صورت دستوری بلکه طی یک فرایند ارگانیک و در بلندمدت باید اتفاق بیفته و در رقابت نهایی لاجرم منجر به حذف یکی از این دو بشه. فرایندی که در حد نهایی آن، بیتکوینرها از اون با عنوان #hyperbitcoinisation یا ابربیتکوینیشدن یاد میکنند که اشاره به تبدیل بیتکوین به عنوان مبنای قیمتگذاری کلیهی داراییها در سطح جهان داره. در چنین بافتاری، نوسانات قیمت بیتکوین بر اساس دلار اساساً فاقد معناست چون در فرایند این تبدیل و تقابل، نوسانات قیمتی اجتنابناپذیرند و در صورت وقوع ابربیتکوینیشدن، اساساً دلار نقشی در معادلات بازی نخواهد کرد.